چشم پاک دختری از جملهای تر مانده است""" چشمهای پاکش اما خیره بر در مانده است
روی دیوار اتاق کوچک تنهاییاش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . .
ـــــــــــــــــ
ای روشنای خانه امید، ای شهید """ ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است"""ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
ـــــــــــــــــ
ای شهیدان ، عشق مدیون شماست """هرچه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگانم دشت مفتون شماست . . .
ـــــــــــــــــ
شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم
غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .
ـــــــــــــــــ
دید در معرض تهدید دل و دنیش را """ رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را
رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر """چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را . . .
ـــــــــــــــــ
رفتن به جهاد نفس راهی است بزرگ """از جبهه گریختن گناهی است بزرگ
ما بر سر پست انقلابیم اکنون """ خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ . . .
ـــــــــــــــــ
کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو """ دلم دوباره گرفته زبیخیالی تو
تو التماس نگاه کدام پنجرهای """ که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو . . .
ـــــــــــــــــ
سری که هیچ سرآمدن نداشت، آمد """ بلند بود ولیکن بدن نداشت آمد
بلند شد سر خود را به آسمان بخشید """سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد . . .
ـــــــــــــــــ
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست.
محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند . . .
ـــــــــــــــــ
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات """ بر قامت بی سر شهیدان صلوات
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .
ـــــــــــــــــ
شکر لله شیعه ای نامی شدیم """اهل جمهوری اسلامی شدیم
از خمـینی درس عشق آموختیم """ در تنور جنگ و جبهه سوختیم
بیعتی کردیم با سید علی""" راه حق در قول و فـعلش منجلی . . .
ـــــــــــــــــ
چفیهی من بوی شبنم میدهد """ عطر شبهای محرم میدهد
چفیهی من، سفرهی دل میشود """ جمعه، با مهدی، مقابل میشود . . .
ـــــــــــــــــ
در سینهام دوباره غمی جان گرفته است
« امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است »
تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یاد شما جان گرفته است
ـــــــــــــــــ
تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟ """ ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست """ از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . .
ـــــــــــــــــ
ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم """برگرد ! تا سربند یا زهـرا (س) نبستیم . . .
ای شهید
ای روشنای خانه امید، ای شهید
ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است
ای برتر از سراچه خورشید ای شهید
« زهره » به نام توست غزلخوان آسمان
با یاد توست مشعل « ناهید » ای شهید
« قد قامت الصلاه » به خون تو سکه زد
در گسترای ساحت تحمید ای شهید
تیغ سحر زجوهره خونت آبدار
گشت و شکست لشکر تردید، ای شهید
آئینهدار خون تو اند آسمانیان
رنگینکمان به شوق تو خندید ای شهید
ایمن شدند دین و وطن تا به رستخیز
فارغ شدند زآفت تهدید، ای شهید
در فتنهخیز حادثهها جان پناه ماست
بانگی که در گلوی تو پیچید، ای شهید
صرافی جهان زتو گر نقد جان گرفت
جام شهادتش به تو بخشید، ای شهید
نام تو گشت جوهر گفتار عارفان
« عارف » زبان گشوده به تأکید، ای شهید